تكاملي
تحقيقات تكاملي مربوط به منشأ و تبار گونه ها و همچنين تغيير آنها در طول زمان است و شامل دانشمندان بسياري از رشته هاي طبقه بندي گرا است. به عنوان مثال ، به طور كلي دانشمنداني را شامل مي شود كه آموزش خاصي در مورد ارگانيسم هاي خاصي مانند پستان شناسي ، پرنده شناسي ، هرپتولوژي يا حشره شناسي دارند ، اما از اين موجودات به عنوان سيستم براي پاسخ به س generalالات كلي در مورد تكامل استفاده مي كنند.
زيست شناسي تكاملي تا حدي مبتني بر ديرين شناسي است ، كه با استفاده از پرونده هاي فسيلي به س questionsالات مربوط به نحوه و سرعت تكامل پاسخ مي دهد ، و بخشي نيز در تحولات در مناطقي مانند ژنتيك جمعيت و نظريه تكامل است. به دنبال توسعه تكنيك هاي اثر انگشت DNA در اواخر قرن 20 ، استفاده از اين روش ها در جانورشناسي باعث افزايش درك جمعيت حيوانات شده است. در دهه 1980 ، زيست شناسي تكويني از مطالعه اوليه زيست شناسي تكاملي ، از محروميت اوليه آن از سنت مدرن ، وارد زيست شناسي تكاملي شد. زمينه هاي مرتبط كه اغلب بخشي از زيست شناسي تكاملي در نظر گرفته مي شوند ، فيلوژنتيك ، سيستماتيك و طبقه بندي است.
طبقه بنديطبقه بندي علمي در جانورشناسي ، روشي است كه توسط آن جانورشناسان ، ارگانيسم ها را بر اساس نوع بيولوژيكي ، مانند جنس يا گونه ها دسته بندي مي كنند. طبقه بندي بيولوژيكي نوعي طبقه بندي علمي است. رده بندي بيولوژيكي مدرن ريشه در كار كارل لينئوس دارد كه گونه ها را بر اساس ويژگي هاي جسمي مشترك گروه بندي مي كند. اين گروه بندي ها از آن زمان براي بهبود سازگاري با اصل داروين تبار مشترك اصلاح شده است. فيلوژنتيك مولكولي ، كه از توالي DNA به عنوان داده استفاده مي كند ، بسياري از تجديد نظرهاي اخير را انجام داده است و احتمالاً ادامه خواهد داشت. طبقه بندي بيولوژيكي متعلق به علم سيستماتيك جانورشناسي است.اكنون بسياري از دانشمندان سيستم پنج پادشاهي را منسوخ مي دانند. سيستم هاي طبقه بندي جايگزين مدرن معمولاً با سيستم سه حوزه اي شروع مي شوند: Archea (در اصل Archaebacteria). باكتريها (در اصل اوباكتريها) ؛ يوكاريوتا (شامل پروتستان ها ، قارچ ها ، گياهان و حيوانات) اين حوزه ها نشان دهنده اين است كه سلول ها هسته ندارند يا نه و همچنين تفاوت در تركيب شيميايي نماي خارجي سلول را نشان مي دهند.
بعلاوه ، هر پادشاهي به صورت بازگشتي تجزيه مي شود تا زماني كه هر گونه به طور جداگانه طبقه بندي شود. سفارش اين است: دامنه ؛ پادشاهي؛ پناهندگي كلاس؛ سفارش؛ خانواده؛ تيره گونه ها. نام علمي يك موجود زنده از جنس و گونه آن توليد مي شود. به عنوان مثال ، انسان ها به عنوان Homo sapiens ذكر شده اند. همو جنس است و از صفت خاصي برخوردار است ، هر دو تركيب نام گونه را تشكيل مي دهند. هنگام نوشتن نام علمي ارگانيسم ، مناسب است كه حرف اول را در جنس بزرگ بنويسيد و همه اصطلاحات خاص را با حروف كوچك قرار دهيد. علاوه بر اين ، كل اصطلاح ممكن است به صورت كج يا زير خط زده شود.
سيستم طبقه بندي غالب ، طبقه بندي لينا ناميده مي شود. اين شامل رتبه ها و نامگذاري دوجمله اي است. طبقه بندي ، طبقه بندي و نامگذاري موجودات جانوري توسط كد بين المللي نامگذاري جانورشناسي انجام مي شود. پيش نويس ادغام ، BioCode ، در تلاش براي استانداردسازي نامگذاري در سال 1997 منتشر شد ، اما هنوز به طور رسمي تصويب نشده است.فرهنگ شناسيEthology يك مطالعه علمي و عيني از رفتار حيوانات در شرايط طبيعي است ، برخلاف رفتارگرايي ، كه بر مطالعات پاسخ رفتاري در يك محيط آزمايشگاهي متمركز است. محققان علم بخصوص از نظر تئوري انتخاب طبيعي نگران تكامل رفتار و درك رفتار بوده اند. به يك معنا ، اولين انسان شناس مدرن چارلز داروين بود كه كتاب او با عنوان "بيان احساسات در انسان و حيوانات" بر بسياري از متخصصان اخلاقي آينده تأثير گذاشت.
بيوگرافيبيوگرافي ، توزيع فضايي ارگانيسم ها را بر روي زمين مورد مطالعه قرار مي دهد و بر موضوعاتي از جمله تكتونيك صفحه ، تغييرات آب و هوايي ، پراكندگي و مهاجرت و طبقه بندي ها متمركز مي شود. ايجاد اين مطالعه به طور گسترده اي مورد اعتماد آلفرد راسل والاس ، زيست شناس انگليسي است كه برخي از كارهاي خود را به طور مشترك با چارلز داروين منتشر كرده است.شاخه هاي جانورشناسياگرچه مطالعه زندگي حيوانات باستاني است ، اما تجسم علمي آن نسبتاً مدرن است. اين نمايانگر گذار از تاريخ طبيعي به زيست شناسي در آغاز قرن نوزدهم است. از زمان هانتر و كووير ، مطالعه تشريحي مقايسه اي با شكل گيري ، شكل دادن به مناطق مدرن تحقيقات جانوري مرتبط بوده است: آناتومي ، فيزيولوژي ، بافت شناسي ، جنين شناسي ، تراتولوژي و علم شناسي. جانورشناسي مدرن ابتدا در دانشگاه هاي آلمان و انگليس پديد آمد. در انگليس ، توماس هنري هاكسلي چهره برجسته اي بود. محور عقايد او ريخت شناسي حيوانات بود. بسياري او را بزرگترين آناتوميست مقايسه اي نيمه دوم قرن نوزدهم مي دانند. مشابه هانتر ، دوره هاي وي متشكل از سخنراني ها و كلاس هاي عملي آزمايشگاهي بود ، برخلاف قالب قبلي سخنراني ها.
به تدريج جانورشناسي فراتر از آناتومي مقايسه اي هاكسلي گسترش يافت و شامل زيرشاخه هاي زير بود:
جغرافيا ، كه به عنوان جانورشناسي توصيفي نيز شناخته مي شود ، علم كاربردي در توصيف حيوانات و زيستگاه هاي آنها استآناتومي مقايسه اي ساختار حيوانات را مطالعه مي كندفيزيولوژي حيواناتبوم شناسي رفتاريرفتارشناسي رفتار حيوانات را مطالعه مي كندجانورشناسي بي مهرگانجانورشناسي مهره دارانجانورشناسي خاكرشته هاي مختلف طبقه بندي گرا مانند پستان شناسي ، انسان شناسي بيولوژيكي ، هرپتولوژي ، پرنده شناسي ، ماهي شناسي و حشره شناسي گونه ها را شناسايي و طبقه بندي مي كنند و ساختارها و مكانيسم هاي خاص آن گروه ها را مطالعه مي كنند.زمينه هاي مرتبط:
زيست شناسي تكاملي: تكامل حيوانات و گياهان در مقاله هاي تكامل ، ژنتيك جمعيت ، وراثت ، تنوع ، مندليسم و توليد مثل مورد توجه قرار گرفته است.زيست شناسي مولكولي مكانيسم هاي مشترك ژنتيكي و تكاملي حيوانات و گياهان را مطالعه مي كندديرينه شناسي: مطالعه فسيل هاي اشكال زندگي كه اكنون منقرض شده اند.سيستماتيك ، طبقه بندي ، فيلوژنتيك ، فيلوژئوگرافي ، زيست جغرافيايي و طبقه بندي گونه ها را از طريق تبار مشترك و انجمن هاي منطقه اي طبقه بندي و گروه بندي مي كند.