پنجشنبه ۲۷ شهریور ۰۴

رشته مامايي

معرفي تمامي رشته هاي تحصيلي

رشته دانشگاهي مامايي

۴۴ بازديد

مامايي

مامايي حرفه اي در زمينه بهداشت و سلامت است كه با بارداري ، زايمان و دوره پس از زايمان (از جمله مراقبت از نوزاد) ، [1] علاوه بر سلامت جنسي و توليد مثل زنان در طول زندگي خود ، سروكار دارد. [2] در بسياري از كشورها ، مامايي يك حرفه پزشكي است [3] [4] [5] [6] [7] (ويژه تحصيلات تخصصي مستقل و مستقيم آن ؛ نبايد آن را با تخصص پزشكي اشتباه گرفت ، كه بستگي به آموزش عمومي قبلي دارد) ) يك حرفه اي در مامايي به عنوان ماما شناخته مي شود.

در يك بررسي كاكرين در سال 2013 به اين نتيجه رسيدند كه "بيشتر زنان بايد از مدلهاي پيوسته مراقبت به منظور حمايت از مامايي استفاده كنند و زنان بايد تشويق شوند كه اين گزينه را درخواست كنند ، اگرچه بايد در استفاده از اين توصيه ها در مورد زنان با عوارض پزشكي يا زايمان احتياط كرد." [8 ] اين بررسي نشان داد كه مراقبت هاي مربوط به مامايي با كاهش استفاده از اپيدورال همراه است ، با اپيزيتومي كمتر يا زايمان هاي ابزاري و كاهش خطر از دست دادن كودك قبل از 24 هفته بارداري. با اين حال ، مراقبت هاي مربوط به مامايي نيز با ميانگين طول عمر بيشتر همراه است كه در ساعت اندازه گيري مي شود. [8]

رشته مامايي

تاريخ باستان

در مصر باستان ، مامايي يك شغل زن شناخته شده بود ، همانطور كه توسط پاپيروس ابرز كه از سال 1900 تا 1550 قبل از ميلاد مسيح است ، تصديق مي شود. پنج ستون اين پاپيروس مربوط به زنان و زايمان است ، به ويژه در مورد تسريع زايمان (عمل يا روند به دنيا آوردن فرزندان) و پيش آگهي تولد نوزاد. پاپيروس Westcar ، مربوط به سال 1700 قبل از ميلاد ، شامل دستورالعمل هايي براي محاسبه تاريخ حبس پيش بيني شده و سبك هاي مختلف صندلي هاي تولد را توصيف مي كند. نقش برجسته ها در اتاق هاي تولد سلطنتي در لوكسور و معابد ديگر نيز وجود سنگين ماما را در اين فرهنگ گواهي مي دهند. [22] مامايي در دوران باستان يونان و روم طيف گسترده اي از زنان را شامل مي شد ، از جمله زنان مسني كه سنت هاي طب سنتي را در روستاهاي امپراتوري روم ادامه مي دادند ، ماماهايي را آموزش مي دادند كه دانش خود را از منابع مختلف به دست مي آوردند و زنان بسيار آموزش ديده اي را كه پزشك محسوب مي شدند. [23] با اين حال ، ويژگي هاي خاصي در يك ماماي "خوب" مورد نظر وجود داشت ، همانطور كه توسط پزشك سورانوس افسس در قرن 2 توصيف شده است. او در كار خود ، زنان ، اظهار داشت كه "يك فرد مناسب باسواد ، با ذكاوت او ، داراي حافظه خوب ، كار دوست داشتني ، قابل احترام و به طور كلي از نظر حواس معلول نيست. [يعني بينايي ، بويايي ، شنوايي ] ، صداي اندام ، محكم و به گفته برخي افراد ، انگشتان باريك بلند و ناخن هاي كوتاه در نوك انگشتان او را دارد. " سورانوس همچنين توصيه مي كند كه ماما از نظر دلسوزانه رفتار كند (اگرچه لازم نيست خودش فرزندي به دنيا آورده باشد) و دستان خود را براي راحتي مادر و كودك نرم نگه دارد. [24] پليني ، پزشك ديگر از اين زمان ، براي نجبا و خلوص ساكت و نامشخص در يك ماما ارزش قائل بود. [25] به نظر مي رسد كه سه "درجه" ماما وجود داشته است: درجه اول از نظر فني مهارت داشت. مورد دوم ممكن است برخي از متن هاي مربوط به زنان و زايمان را خوانده باشد. اما نفر سوم بسيار آموزش ديده بود و به طور معقول متخصص پزشكي با تمركز در مامايي در نظر گرفته شد. [25] اگنودايس يا اگنودايك (Gr. Ἀγνοδίκη) اولين مامايي تاريخي و احتمالاً آخرالزماني [26] بود كه در ميان يونانيان باستان ذكر شده است. [27]

ماماها در دوران باستان با عناوين مختلفي شناخته مي شدند ، از iatrinē (گر. پرستار) ، maia (گر. ، ماما) ، زايمان (لاتين ، متخصص زنان و زايمان) و پزشكي (لاتين ، پزشك). [28] به نظر مي رسد كه در انتهاي شرقي حوضه مديترانه و در مقابل غرب با مامايي متفاوت رفتار شده است. در شرق ، برخي از زنان فراتر از حرفه ماما (مايا) به حرفه زنان (iatros gynaikeios ، ترجمه شده به عنوان دكتر زنان) پيشرفت كردند ، كه براي آنها آموزش رسمي لازم بود. همچنين ، برخي از مجاري زنان در محافل پزشكي و تحصيل كرده شرق در گردش بودند كه توسط زناني با نام هاي يوناني نوشته شده اند ، اگرچه تعداد اين زنان كم بود. بر اساس اين واقعيت ها ، به نظر مي رسد كه مامايي در شرق يك حرفه قابل احترام است كه در آن زنان محترم مي توانند امرار معاش خود كنند و از احترام كافي براي چاپ آثار خوانده شده و ذكر شده توسط پزشكان مرد برخوردار باشند. در حقيقت ، تعدادي از مقررات قانوني روم به شدت حاكي از اين است كه ماماها از موقعيت و پاداشي قابل مقايسه با پزشكان مرد برخوردار بوده اند. [24] يكي از نمونه هاي چنين دايه اي ، Salpe of Lemnos است كه در مورد بيماري هاي زنان مطالبي نوشت و چندين بار در كارهاي پليني از او ياد شد. [25]

با اين حال ، در غرب روم ، اطلاعات مربوط به ماماهاي تمرين شده عمدتا از سنگ قبرهاي تدفين بدست مي آيد. با مشاهده نمونه كوچكي از اين حماسه ها ، دو فرضيه مطرح مي شود. نخست اين كه مامايي حرفه اي نبوده است كه زنان متولد خانواده هايي كه از چندين سال قبل از وضعيت رايگان برخوردار بوده اند به آن جذب شوند. بنابراين به نظر مي رسد كه اكثر ماماها منشأ خدمتي داشته اند. ثانياً ، از آنجا كه بيشتر اين سنگ نبشته هاي تشييع جنازه ، زنان را آزاد شده توصيف مي كنند ، مي توان پيشنهاد كرد كه ماماها به طور كلي از ارزش كافي برخوردار بوده و درآمد كافي كسب مي كنند تا بتوانند آزادي خود را بدست آورند. از اين دست نوشته ها معلوم نيست كه چگونه بعضي از زنان برده براي آموزش ماما انتخاب شده اند. دختران برده ممكن است شاگرد شده باشند و به احتمال زياد مادران به دختران خود تعليم مي دهند. [24] وظايف واقعي ماما در دوران باستان عمدتاً شامل كمك به روند زايمان بود ، اگرچه ممكن است در صورت لزوم به ساير مشكلات پزشكي مربوط به زنان نيز كمك كرده باشند. غالباً ، در صورت پيش بيني زايمان دشوارتر ، ماما خواستار كمك به پزشك مي شود. در بسياري از موارد ، ماما دو يا سه دستيار را همراه خود آورده است. [29] در دوران باستان ، هم توسط ماماها و هم از نظر پزشكان بر اين باور بودند كه وقتي زني به صورت ايستاده مي نشيند زايمان طبيعي آسانتر مي شود. بنابراين ، در حين زايمان ، ماماها چهارپايه اي را به خانه اي كه بايد زايمان در آن انجام شود ، آوردند. در صندلي محل تولد حفره اي هلالي شكل قرار داشت كه از طريق آن نوزاد به دنيا مي آمد. صندلي يا صندلي مادر اغلب داراي بغل دستي هايي است كه مادر هنگام زايمان مي تواند بگيرد. بيشتر صندلي هاي تولد يا صندلي ها پشتي داشتند كه بيمار مي توانست آنها را فشار دهد ، اما سورانوس پيشنهاد مي كند كه در بعضي موارد صندلي ها بدون پشت بوده و يك دستيار پشت مادر مي ايستد تا از او حمايت كند. [24] ماما رو به مادر نشسته ، او را از طريق تولد تشويق و حمايت مي كند ، شايد راهنمايي در مورد تنفس و فشار دادن ، گاهي دهانه واژن خود را ماساژ دهد و از پرينوم او در هنگام زايمان حمايت كند. دستياران ممكن است با فشار به پايين در بالاي شكم مادر كمك كرده باشند.

سرانجام ، ماما نوزاد را پذيرفت ، آن را در تكه هاي پارچه قرار داد ، بند ناف را بريد و كودك را تميز كرد. [25] كودك را با "نمك خوب و پودري ، يا نترون يا افرونيتر" پاشيدند تا باقيمانده تولد را خيس كند ، شستشو داده و سپس دوباره پودر و شستشو شود. در مرحله بعد ، ماماها تمام مخاط موجود در بيني ، دهان ، گوش يا مقعد را از بين بردند. ماماها توسط سورانوس تشويق شدند كه روغن زيتون را در چشم كودك بگذارند تا بقاياي زايمان پاك شود و يك تكه پشم آغشته به روغن زيتون را روي بند ناف قرار دهند. پس از زايمان ، ماما تماس اوليه را در مورد سالم بودن يا نبودن نوزاد براي عقب كشيدن برقرار كرد. وي نوزاد تازه متولد شده را از نظر تغيير شكل مادرزادي بازرسي كرد و فرياد آن را آزمايش كرد تا بفهمد كه آيا قوي و دلچسب است. در نهايت ، ماماها در مورد احتمال زنده ماندن نوزاد تصميم گرفتند و احتمالاً توصيه كردند كه نوزاد تازه متولد شده با هرگونه تغيير شكل شديد در معرض ديد قرار گيرد. [24] يك نقش برجسته سفالي قرن 2 از مقبره اوستيان Scribonia Attice ، همسر پزشك جراح M. Ulpius Amerimnus ، جزئيات يك صحنه زايمان را شرح مي دهد. اسكريبونيا ماما بود و امداد او را در ميان زايمان نشان مي دهد. يك بيمار روي صندلي هنگام تولد مي نشيند ، دسته ها را مي گيرد و دستيار ماما پشت سر او ايستاده و پشتيباني مي كند. اسكريبونيا روي مدفوع كمي جلوي زن مي نشيند و با نگاهي معتدل به دور نگاه مي كند و در عين حال به تشويق سورانوس به زايمان از طريق گشاد كردن و ماساژ واژن كمك مي كند. [25] خدمات يك ماما ارزان نبودند. اين واقعيت كه نشان مي دهد زنان فقيري كه توانايي پرداخت خدمات يك ماما حرفه اي را ندارند ، اغلب مجبور بودند با خويشاوندان زن بسازند. بسياري از خانواده هاي ثروتمند ماماهاي خاص خود را داشتند. با اين حال ، اكثريت قريب به اتفاق زنان در جهان يونان و روم به احتمال زياد مراقبت هاي دوران بارداري خود را از ماماهاي استخدام شده دريافت مي كردند. آنها ممكن است بسيار آموزش ديده باشند يا فقط دانش ابتدايي زنان و زايمان را داشته باشند. همچنين ، بسياري از خانواده ها انتخاب كردند كه آيا مي خواهند مامايي را كه طب سنتي بومي يا روش هاي جديدتر زايمان حرفه اي را به كار مي گيرد ، استخدام كنند يا نه. [24] مانند بسياري از عوامل ديگر در دوران باستان ، مراقبت هاي زنان با كيفيت اغلب به شدت به وضعيت اقتصادي اجتماعي بيمار بستگي دارد.

تاريخ پساكلاسيك

تاريخ مدرن ويرايش از قرن هجدهم ، درگيري بين جراحان و ماماها به وجود آمد ، زيرا مردان پزشكي شروع به ادعا كردند كه تكنيك هاي علمي مدرن آنها براي مادران و نوزادان بهتر از داروهاي قومي است كه توسط ماماها انجام مي شود. [32] [33] همانطور كه پزشكان و انجمنهاي پزشكي خواستار انحصار قانوني مراقبتهاي زنان و زايمان بودند ، مامايي در سراسر ايالات متحده و كانادا غيرقانوني يا تحت نظارت شديد قرار گرفت. [34] [35] در شمال اروپا و روسيه ، اوضاع ماماها كمي آسان تر بود - در دوك استوني در روسيه شاهنشاهي ، پروفسور كريستين فردريش دويچ در سال 1811 يك مدرسه مامايي براي زنان در دانشگاه دورپات تأسيس كرد ، كه تا جنگ جهاني اول وجود داشت. سلف كالج مراقبت هاي بهداشتي تارتو بود. اين آموزش به مدت 7 ماه به طول انجاميد و در پايان براي دانشجويان دختر گواهي تمرين صادر شد. علي رغم اتهاماتي كه به ماماها "بي كفايت و نادان" گفته مي شود ، [36] برخي اظهار داشتند كه جراحان با مهارت ضعيف خطر بيشتري براي زنان باردار دارند. [37] در سال 1846 ، پزشك ايگناز سملويس مشاهده كرد كه زنان بيشتري در بخش هاي بارداري كار مي كنند كه توسط جراحان مرد كار مي كنند تا ماماهاي زن ، و اين شيوع تب نفاس را به دانشجويان پزشكي (كه در آن زمان تمام مردان) پزشكي بودند مي دانند كه پس از تشريح جسد ، دست خود را به درستي نمي شستند ، اما توصيه هاي بهداشتي وي ناديده گرفته شد تا زماني كه پذيرش نظريه ميكروب گسترده شد. [38] [39] اين استدلال كه جراحان خطرناك تر از ماما هستند ، ادامه داشت تا اين كه مطالعه باكتري شناسي در اوايل دهه 1900 رواج يافت و بهداشت بيمارستان بهبود يافت. زنان با ميزان كمك و سهولت تولد كه با پزشكان تجربه مي كردند ، در محيط بيمارستان احساس امنيت مي كردند. [نياز به منبع] "پزشكان آموزش ديده در قرن جديد تفاوت زيادي بين بيمارستان و عمل زنان در زنان داشتند خانه هايي كه نمي توانستند شرايط عقيم داشته باشند يا آموزش ديده اند. "[40] دانشمندان علوم اجتماعي آلماني گونار هينسون و اوتو اشتايگر اين نظريه را مطرح مي كنند كه مامايي به دليل آگاهي از مهارت ها و مهارت هاي بسيار ويژه نه تنها كمك به ماموران دولتي ، مورد آزار و سركوب قرار گرفت. تولد ، همچنين پيشگيري از بارداري و سقط جنين. 

امروزي

در اواخر قرن 20 ، ماماها قبلاً به عنوان متخصصان بسيار آموزش ديده و متخصص در زمينه زنان و زايمان شناخته شده بودند. با اين حال ، در آغاز قرن بيست و يكم ، برداشت پزشكي از بارداري و زايمان به عنوان يك بيماري بالقوه و خطرناك هنوز فرهنگ غربي را تحت سلطه خود دارد. ماماهايي كه در محيط بيمارستان كار مي كنند نيز تحت تأثير اين ديدگاه قرار گرفته اند ، اگرچه به طور كلي آنها آموزش ديده اند تا تولد را يك روند طبيعي و سالم ببينند. در حالي كه ماماها در اروپا نسبت به آمريكا در مراقبت از مادران باردار نقش بسيار بيشتري دارند ، اما مدل طبي تولد همچنان در اين كشورها تأثيرگذار است ، حتي اگر سازمان بهداشت جهاني زايمان طبيعي ، طبيعي و انساني را توصيه كرده باشد. [42] مدل مامايي بارداري و زايمان به عنوان يك روند طبيعي و سالم در سوئد و هلند نقش بسيار بيشتري نسبت به بقيه اروپا دارد. ماماهاي سوئدي از اين جهت برجسته هستند كه 80 درصد مراقبتهاي دوران بارداري و بيش از 80 درصد خدمات تنظيم خانواده را در سوئد انجام مي دهند. ماماها در سوئد در تمام زايمان هاي طبيعي در بيمارستان هاي دولتي شركت مي كنند و زنان سوئدي نسبت به زنان آمريكايي مداخلات كمتري در بيمارستان ها دارند. نرخ مرگ و مير نوزادان هلند در سال 1992 با 6.3 مرگ در هر هزار تولد ، دهمين پايين ترين نرخ در جهان بود ، در حالي كه ايالات متحده در رتبه بيست و دوم قرار دارد. ماماها در هلند و سوئد موفقيت زيادي را مديون سياست هاي حمايتي دولت هستند. [43]