الگوهاي آب و هوا ، تأمين آب و چشم انداز يك مكان همگي بر زندگي افرادي كه در آنجا زندگي مي كنند تأثير مي گذارد. به عنوان مثال ، براي توضيح اينكه چرا مصريان باستان تمدن موفقي را توسعه داده اند ، مطالعه جغرافياي مصر ضروري است. تمدن مصر در ساحل رود نيل بنا شده بود كه هر ساله طغيان مي كرد و در حاشيه آن خاك مي ريخت. خاك غني مي تواند به كشاورزان كمك كند تا محصولات كافي براي تغذيه مردم در شهرها داشته باشند. اين بدان معناست كه همه مجبور به كشاورزي نيستند ، بنابراين برخي از افراد مي توانند كارهاي ديگري را كه به توسعه تمدن كمك مي كند انجام دهند. همچنين وضعيت آب و هوايي وجود دارد كه مورخاني مانند السورث هانتينگتون و آلن سمپل از آن به عنوان تأثير اساسي در روند تاريخ و خوي نژادي ياد كردند.
مناطقتاريخ آفريقا با اولين ظهور انسانهاي مدرن در اين قاره آغاز مي شود ، و در حال حاضر مدرن است و به عنوان تكه اي از كشورهاي مختلف متنوع و در حال توسعه سياسي ادامه مي يابد.تاريخ قاره آمريكا تاريخ جمعي آمريكاي شمالي و جنوبي از جمله آمريكاي مركزي و كارائيب است.تاريخچه آمريكاي شمالي مطالعه گذشته است كه نسل به نسل در اين قاره در نيم كره شمالي و غربي زمين منتقل مي شود.تاريخچه آمريكاي مركزي مطالعه گذشته است كه از نسل به نسل در اين قاره در نيمكره غربي زمين منتقل مي شود.تاريخچه كارائيب با قديمي ترين شواهدي آغاز مي شود كه در آن بقاياي 7000 ساله پيدا شده است.تاريخچه آمريكاي جنوبي مطالعه گذشته اي است كه نسل به نسل در اين قاره در نيم كره جنوبي و غربي زمين منتقل شده است.تاريخ قطب جنوب از نظريه هاي اوليه غرب در مورد يك قاره وسيع ، معروف به Terra Australis ، كه گمان مي رود در جنوب دور كره زمين وجود دارد ، سرچشمه مي گيرد.تاريخچه استراليا با مستندات تجارت ماكاسار با استراليايي هاي بومي در سواحل شمالي استراليا آغاز مي شود.تاريخچه نيوزلند حداقل 700 سال به زماني برمي گردد كه توسط پولينزي ها كشف و استقرار يافت ، آنها فرهنگ متمايز مائوري را با محوريت پيوندهاي خويشاوندي و سرزمين توسعه دادند.تاريخچه جزاير اقيانوس آرام تاريخ جزاير موجود در اقيانوس آرام را پوشش مي دهد.تاريخ اوراسيا تاريخ جمعي چندين منطقه ساحلي مجزا است: خاورميانه ، آسياي جنوبي ، آسياي شرقي ، آسياي جنوب شرقي و اروپا ، كه توسط توده داخلي استپ اوراسيا آسياي ميانه و اروپاي شرقي به هم پيوند خورده است.تاريخ اروپا مرور زمان از انسانهاي ساكن قاره اروپا تا به امروز است.تاريخ آسيا را مي توان تاريخچه جمعي چندين منطقه ساحلي مجزا ، آسياي شرقي ، آسياي جنوبي و خاورميانه دانست كه با توده داخلي استپ اوراسيا مرتبط هستند.تاريخچه شرق آسيا مطالعه گذشته اي است كه در آسياي شرقي از نسلي به نسل ديگر منتقل شده است.تاريخ خاورميانه با نخستين تمدن هاي منطقه اي كه اكنون به عنوان خاورميانه شناخته مي شود و در حدود 3000 سال قبل از ميلاد مسيح در بين النهرين (عراق) تأسيس شده اند ، آغاز مي شود.تاريخ هند مطالعه گذشته اي است كه در منطقه زير هيماليا از نسلي به نسل ديگر منتقل شده است.تاريخچه جنوب شرقي آسيا به عنوان تعامل بين بازيگران منطقه اي و قدرت هاي خارجي مشخص شده است.تاريخچه نظاميتاريخچه نظامي مربوط به جنگ ، استراتژي ها ، نبردها ، سلاح ها و روانشناسي جنگ است. "تاريخ جديد نظامي" از دهه 1970 بيش از ژنرال ها مربوط به سربازان ، بيشتر از تاكتيك ها به روانشناسي و تأثير گسترده جنگ بر جامعه و فرهنگ مربوط بوده است.
تاريخ دينتاريخ دين از قرن ها پيش مضمون اصلي مورخان سكولار و مذهبي بوده است و همچنان در حوزه هاي علميه و دانشگاه تدريس مي شود. مجلات برجسته شامل Church History ، The Catholic Historical Review و History of Religions. مباحث به طور گسترده اي از ابعاد سياسي و فرهنگي و هنري گرفته تا الهيات و مراسم مذهبي است. اين موضوع به بررسي اديان از تمام مناطق و مناطق جهان كه انسانها در آنها زندگي كرده اند مي پردازد.
تاريخ اجتماعي
تاريخ اجتماعي ، كه بعضاً تاريخ اجتماعي جديد ناميده مي شود ، حوزه اي است كه شامل تاريخ مردم عادي و استراتژي ها و نهادهاي آنها براي كنار آمدن با زندگي است. در "عصر طلايي" خود ، اين زمينه رشد عمده در دهه 1960 و 1970 در ميان دانشمندان بود ، و هنوز هم به خوبي در بخش هاي تاريخ نشان داده شده است. در طي دو دهه از 1975 تا 1995 ، نسبت استادان تاريخ در دانشگاه هاي آمريكا كه با تاريخ اجتماعي شناخته مي شوند از 31٪ به 41٪ رسيده است ، در حالي كه نسبت مورخان سياسي از 40٪ به 30٪ رسيده است. در گروه هاي تاريخ دانشگاه هاي انگليس در سال 2007 ، از 5723 عضو هيئت علمي ، 1644 نفر (29٪) خود را با تاريخ اجتماعي معرفي كردند در حالي كه تاريخ سياسي با 1425 نفر (25٪) در جايگاه بعدي قرار گرفت. تاريخ اجتماعي "قديمي" قبل از دهه 1960 هجوم مباحثي بدون مضمون اساسي بود و غالباً شامل جنبش هاي سياسي مانند پوپوليسم بود كه به مفهوم خارج بودن از نظام نخبگان "اجتماعي" بودند.